قسمت اول

هولوکاست اصطلاحاً به فاجعۀ عظیمی گفته می شود که طی آن شش میلیون نفر از پنج میلیون و

چهارصد هزار نفر جمعیت یهودی ساکن در اروپا به طرز فجیعی به ملکوت اعلا پیوستند.

روحشان شاد و یاد و خاطره شان همچنان بر تارک تاریخ فرخنده باد.

لازم به ذکر است از این پس برای رعایت اختصار به جای واژۀ هولوکاست از واژۀ هولو استفاده می کنیم.

تاریخ از نظر صهیونیسم  به سه دورۀ کلی تقسیم می شود:

دورۀ اول: قبل از هولو

دورۀ دوم: حین هولو

دورۀ سوم: بعد از هولو

قسمت دوم

 

قبل از هولو:

جالب است بدانید صهیونیست ها قبل از هولو هم وجود داشتند؛ خیلی قبل از هولو. حتی از همان اول.

منتها آن وقت ها هنوز اسمشان صهیونیست نبود ، بلکه چیزهای دیگری بود.

آن ها آدم های فرهیخته ای بودند برای همین احتیاجی به تعلیمات پیامبران نداشتند. آن ها کسانی را

که مثل خودشان فرهیخته نبودند و از تعلیمات حضرت موسی (ع) و پیامبران دیگر تبعیت می کردند از

بقیه جدا می کردند تا سطح فرهنگ و فرهیختگی جامعه پایین نیاید. آن ها آیات کتاب آسمانی شان را در

اختیار مردم قرار می دادند و برای این که مردم قدر آن آیات را بیشتر بدانند از آن ها وجه ناچیزی می

گرفتند. البته برای حفظ ایمان مناسب مردم برخی از آیات را از آن ها مخفی می کردند و به جای آن ها

آیات مناسب تری تولید کرده، تحویل اجتماع می دادند.

 

آن ها آدم های خوب و مهربانی بودند. مهربانی آن ها تا اندازه ای بود که به پیامبران شان

اجازه می دادند خودشان نحوۀ قتل شان را انتخاب کنند.

 

آن ها به هنرهای تجسمی علاقۀ زیادی داشتند. برای همین یکی از هنرمندان مطرح آن ها به نام

«استیون سامری» با ساختن یک گوسالة هنری موجب رونق هنر شد و باعث شد مردم به او احترام

بگذارند.

 

آن ها به نیازمندان پول قرض می دادند و در هنگام بازپرداخت، برای این که نیازمندان به قرض گرفتن و

مفت خوری عادت نکنند، کارمزد ناچیزی از آن ها دریافت می کردند که صرف توسعه و سازندگی امت می

شد.

در عین حال برای این که پویایی جوامع و ملت ها زیاد شود،با برگزاری اختلاف میان آن ها باعث تحولات

اجتماعی و سیاسی و فرهنگی در جهان می شدند و در جریان این تحولات در راه خدا منافع جالبی

کسب می نمودند.

با این حال معلوم نیست چرا در طول تاريخ بشریت،مردم غیر یهودی همواره با آن ها که تا حدّ مرگ،

خوب، مهربان، هنردوست و جالب توجه بوده اند؛ ستیز کرده، آن ها را از بین می بردند.

 

قسمت سوم

حین هولو:

 

به این ترتیب سال ها و بلکه قرن ها همه چیز همین طور به خوبی و خوشی پیش می رفت. تا اینکه:

آدولف هیتلر پیدا شد. هیتلر آدمی بود آلمانی، نژادپرست، خوش تیپ، جنگ افروز و از همه بدتر یهودی

خفه کن.

 

هیتلر یک روز صبح که از خواب پا شد تصمیم گرفت شش میلیون یهودی را خفه کند.

اما بدبختانه در آن زمان تنها پنج میلیون و چهارصد هزار یهودی در کل اروپا وجود داشت.

برای همین هیتلر طی فراخوانی ششصد هزار یهودی دیگر را به اروپا دعوت کرد یهودی ها آدم های

خوشبین و پاک نیتی بودند. برای همین طی چند روز به اروپا مهاجرت کردند و به این ترتیب الباقی شش

میلیون یهودی هم جور شد.

هیتلر به همراه همدستانش شش میلیون یهودی جمع آوری شده را به طور فشرده و با رعایت موازین

شرعی در اردوگاه آشویتس و یکی دو اردوگاه دیگر جا داد.

 

هیتلر به همدستانش دستور داد برای پذیرایی از مهمانان یهودی اش تعدادی اتاق بسازند. هیتلر برای

اینکه چگونه مهمانانش را در این اتاق ها سربه نیست کند خیلی فکر کرد:

او مدتی به اتاق دار فکر کرد.

بعد فکرش متوجه اتاق تیر شد.

مدتی هم مثل سلاطین قدیمی به اتاق شیرهای درنده

و اتاق تمساح ها فکر کرد.

تا اینکه ناگهان ایدۀ جذّاب و کم خرج “اتاق گاز ”به ذهنش رسید.

هیتلر برای ساختن اتاق گاز انواع گازها را امتحان کرد:

ابتدا به سربازانش دستور داد یهودی ها را گاز بگیرند.

بعد دستور داد تا با کپسول گاز توی سرشان بکوبند.

بعد از آن دستور داد یهودی ها آن قدر کپسول های گاز را در اتاق جابجا کنند که از خستگی بمیرند. اما با

این روش ها توانست تعداد کمی از یهودی ها را بکشد تا این که به فکرش رسید به سربازانش دستور

بدهد یهودی ها را با استفاده از گازهای مرگبار خفن، خفه کنند.



همدستان جانی هیتلر، با رشادت و سرعت، تمام وظایف محوله را انجام میدادند و در هر وعده سه هزار

یهودی را در اتاق های دویست و ده متر مربعی خفه می کردند. آلمانی ها برای خفه کردن یهودی ها از

گاز «زیکلون ب» که یک شپش کش فوق العاده قوی است، استفاده کردند.

 

قسمت چهارم

 

یهودی ها چون همچنان مردم مظلوم و مهربانی بودند، اجازه می دادند که توسط آلمانی های جنایتکار

خفه شوند.

 

رشادت و ازخودگذشتگی سربازان آلمانی تا حدی بود که بااینکه بدون ماسک برای تخلیۀ اجساد یهودی

هابه درون اتاق های گاز می رفتند، سالم از آنجا برمی گشتند.البته بعدها معلوم شد که آلمانی ها گاز

«زیکلون ب» را طوری تربیت کرده بودند که به سربازان خودشان آسیب وارد نکند.

 

آلمانی ها کامیون هایی ساختند که گازسوز بود و با آن ‌ها اجساد خفه شده را انتقال می دادند. گاهی

هم از اگزوز آن ها برای خفه کردن یهودی ها استفاده می کردند.

سربازان آلمانی جنازه های یهودی های خفه شده را به کوره های «یهودیِ خفه شده سوزانی» منتقل

می کردند و در آنجا می سوزاندند.در ایام جنگ سوخت کافی برای سوزاندن اجساد یهودیانِ خفه شده

وجود نداشت. برای همین نازی ها یهودی های هنوز خفه نشده را مجبور می کردند صبح تا شب اجساد

را باد بزنند تا خوب گُر بگیرند.

این کار موجب افسرده شدن یهودی های خفه نشده شد و باعث شد خاطرۀ این کشتار جمعی هیچ وقت

از ذهن امت یهود پاک نشود.


این افسردگی باعث شد تار و پود روحی و جسمی امت یهود از هم گسیخته شود. برای همین وقتی

متفقین آلمان را اشغال کردند، هیچ اثری از بقایای جنازه های یهودی های خفه شده و سوزانده شده

پیدا نکردند.

 

قسمت پنجم

آلمانی ها از باقیماندۀ اجساد خفه شده و سوختۀ یهودی ها صابون و کود کشاورزی درست می کردند. تا

مدت ها بعد شاهدان ذهنی و عینی از داخل صابون های عطریِ MADE IN GERMANY لنگه استخوان،

خرده دندان، گیسِ سر، لوله بخاری و کیسۀ صفرای زنانه و مردانه پیدا می کردند.

آلمانی ها همچنین از پوست یهودی ها برای تهیۀ حباب چراغ و نیم شلوارِ سوارکاری، از موی آن ها برای

پر کردن تشک، از ناخن آن ها برای نواختن سه تار و گیتار، از چشم آن ها برای درست کردن تیله و از

نواحی دیگرشان برای کارهای دیگر استفاده کردند. به این ترتیب تا چندین سال در زندگیِ هر آلمانی آثار

مثبت یهودیانِ خفه شده دیده می شد.

 

پرسش و پاسخ

برگرفته از کتاب «چگونه پدرم سوخت»، خاطرات «مناخیم هیشیمبالا» از بازماندگان واقعۀ هولوکاست.

پرسش: اتاق گاز چیست؟

پاسخ: اتاق گاز اتاقی است که در آن عده ای گاز ول می دهند و عدۀ دیگری را خفه می کنند.

پرسش: اتاق گاز چگونه جایی است؟

پاسخ: اتاق گاز یک فضای دربسته است به مساحت دویست و ده مترمربع. آلمانی ها یهودی های

مظلوم و بی پناه را در دسته های سه هزار نفری در این اتاق ها جمع می کردند و از بالا روی سرشان گاز

ول می دادند.

پرسش: آلمانی ها چگونه گاز را در اتاق ها ول می دادند؟

پاسخ: آن ها پس از آن که یهودی ها را در اتاق ها جمع می کردند، خودشان با کپسول های گاز روی

پشت بام می رفتند و گاز را از بالا روی سر یهودی ها ول می دادند. آن ها گاهی شیر گاز را باز می کردند

و گاز را ول می دادند و گاهی هم که حوصله نداشتند خودِ کپسول گاز را ول می دادند.

 

پرسش : چگونه در حالی که در سقف اتاق های گاز حفره ای برای ول دادن گاز وجود نداشت، آلمانی ها

گاز را از روی سقف ول می دادند؟

پاسخ : خفه شو! ضدّ یهودِ جنایتکار! به چه جرأتی این سؤال را پرسیدی؟ حیوانِ وحشیِ جنایتکارِ پستِ

کثیفِ رذلِ قاتلِ بی تربیت!

پرسش: آیا حقیقت دارد که یهودیان سرشناسی چون «اسحاق شامیر» و «اوراهام اشترن» جزو حامیان

و همکاران هیتلر بوده اند و همچنین حدود هزار و دویست یهودی در اس اس و ارتش آلمان، حتی در ردۀ

مارشالی و فیلد مارشالی حضور داشته اند؟

پاسخ: ر.ک. به جواب سؤال قبلی.

پرسش: آلمانی ها چگونه اجساد یهودی های خفه شده را ازاتاق خارج می کردند؟

پاسخ: آن ها دو انگشتی دماغشان را می گرفتند و با دست دیگرشان یقه اجساد را می گرفتندو می ا

نداختند بیرون.من خودم به جان مادرم شاهد بودم که خود اجساد با نجابت مثال زدنی خود در عملیات

حمل خودشان کمک می کردند.

 

قسمت ششم

پرسش: چرا هیچ سندی دالّ بر صدور دستور کشتار جمعیِ یهودیان توسط نازی ها پیدا نشده است؟

پاسخ: چون این اسناد خیلی خیلی زیاد محرمانه بودند و یهودیان به خاطر احترام به اخلاق و جوانمردی

به آن ها دست نزدند.

پرسش: آیا هولوکاست تنها در جریان جنگ جهانی دوم رخ داد؟

پاسخ: خیر. ابتدا در جریان جنگ جهانی اول شش میلیون یهودی بر اثر گرسنگی و فقر جان خود را از

دست دادند. اما چون در آن موقع کسی به این ماجرا توجه نکرد، قرار شد آن شش میلیون یهودی کشته

شده، خودشان را زنده نگه دارند و در جریان جنگ جهانی دوم توسط نازی ها خفه شوند که همین اتفاق

هم افتاد و آن ها خفه شدند، که الان داریم راجع به همین صحبت می کنیم.

 

قسمت هفتم

بعد از هولو:

 

تا ماه های آخر جنگ جهانی دوم هیچ کس از وجود اتاق های گاز و کوره های آدم سوزی اطلاع نداشت.

همچنین به علت آن که سربازان آلمانی در روزهای آخر جنگ اتاق ها و کوره ها را نابود کردند، اگر

امدادهای غیبی به کمک نمی آمد کسی از وجود آن ها مطلع نمی شد.

هیچ کس به جز مقتولین و خفه شدگان از نحوۀ عمل اتاق های گاز مطلع نبود، برای همین خود آن ها

مجبور شدند در دادگاه نورنبرگ حاضر شوند و حقایق را افشا کنند. دادگاه نورنبرگ هم با بزرگواری تمام

،خود را از قید و بند بوروکراسی های مرسوم رها کرده، شهادت اموات را پذیرفت.

البته آدولف هیتلر به علت گستردگی جنایاتش، حتی پس از مرگ هم حاضر به اعتراف نشد.

پس از پایان جنگ به وسیلۀ امدادهای غیبی کشف شد که هیتلر و همدستانش از میان پنج ميلون و

چهارصد هزار یهودی ساکن در اروپا، شش میلیون نفر را کشت و سه میلیون نفر دیگر را هم آواره کرد.

بعدها نُه میلیون یهودی دیگر ابراز داشتند که جزو شش میلیون یهودی خفه شده در اتاق های گاز

هستند و به خاطر این موضوع از آلمانی ها شکایت کردند.

دوازده میلیون یهودی دیگر نیز اعلام کردند که در کوره های آدم سوزی آلمان نازی، زنده زنده سوزانده

شده اند.

 

قسمت نهم

همچنین پنجاه سال بعد، محققین بی طرفِ صهیونیست متوجه شدند آلمانی های جنایتکار در هنگام

اقامت یهودی ها در اردوگاه ها، آن ها را مجبور به کار اجباری می کرده اند، به همین علت تمام

کشورهای منطقه به طور داوطلبانه اظهار داشتند که مایلند مبلغ دستمزد یهودیانِ مذکور را به علاوۀ

کارمزد مربوطه محاسبه کرده و به “صندوقِ مجمعِ مطالباتِ مالیِ یهودیان” واریز کنند.

همچنین همین محققین ثابت کردند مفتی اعظم بیت المقدس در زمان جنگ سه بار به عکس هیتلر

نگاه کرده است. در نتیجه فلسطین به یهودیان تعلق دارد.

سرزمین فلسطین به کلی خالی از سکنه بود.

فقط تعداد محدودی مسلمان بومی در آنجا بودند...

که دوست داشتند برای تبرک خودشان را در مقدم یهودیهای صهیونیست قربانی کنند.

 

اين بومي ها براي اینکه از یهودی های خفه شده و نشده دل جویی کرده باشند، خودشان اعلام داشتند

حاضرند سرزمین خالی از سکنۀ خود را در راه خدا به آنان واگذار کنند.

 

یهودی های صهیونیست ابتدا از قبول پیشنهاد فلسطینی ها امتناع کردند اما وقتی با اصرار آن ها مواجه

شدند، این پیشنهاد را پذیرفتند. آن ها برای اینکه احساس نکنند مورد ترحم قرار گرفته اند، فلسطین را با

زور از فلسطینی ها قبول کردند و آنجا را مسکونی نمودند.

 

قسمت دهم

یهودی های صهیونیست پس از آن که در فلسطین مستقر شدند، ضمن تقدیر و تشکر شایان از ساکنان

آن سرزمین، از آن ها تقدیر و تشکر شایانی به عمل آوردند.

 

آن ها شخصاً به تک تک شهرهای فلسطین رفته و مردم را مورد محبت بی شائبه خود قرار دادند. ولی

چون راه درست ابراز محبت را بلد نبودند محبت شان به نتایج دیگری منتهی می شد.

 

از آن جا که یهودی ها در طول تاریخ و جغرافیا همواره مورد ظلم و ستم و خفه سازی قرار گرفته بودند

مجامع جهانی -که همان مجامع اروپایی و آمریکایی بودند- تصمیم گرفتندتا وقتی که صهیونیست ها راه

درست ابراز محبت را یاد بگیرند آن ها را کلاً راحت بگذارند و کاری به کارشان نداشته باشند.

 

یهودی های صهیونیست برای این که از این به بعد مورد ظلم و ستم قرار نگیرند برای دفاع از خودشان در

برابر دیگران آماده شدند.

 

و از آن جا که دیگران شامل تمام دنیا می شود به اندازه نابودی تمام دنیا سلاح اتمی درست کردند.

 

قسمت یازدهم

بعدها آدم های ضایع و نامربوطی سعی کردند این حقایق را زیر سؤال ببرند. از آن جمله اند:

رابرت فوریسون، مارک وبر، يورگن گراف، فردريک توبن، ديويد ايروينگ، گرمار رادولف، پل راسینیه و مازیار

بیژنی.

 

این آدم ها پس از مدتی به علت مبارزه با حقیقت دچار عذاب وجدان شدند.

بعضی هایشان از فرط عذاب وجدان مورد خودکشی قرار گرفتند.

بعضی دیگر از شدت عذاب وجدان دچار سوختگی با اسید و کوفتگی با مشت و لگد شدند.

... بعضی دیگر نیز از شدت عذاب وجدان محاکمه شدند و به زندان افتادند تا آن که یهودی های مهربان و

انسان دوست برای جلوگیری از این تلفات و خسارات، تصمیم گرفتند که دیگر کسی این حقایق را زیر

سؤال نبرد.

 

چون احتمال داشت باقیماندۀ یهودیان عالم بار دیگر مورد هولوکاست و خفگی ناشی از آن قرار بگیرند،

جهانیان تصمیم گرفتند به صهیونسیت هااجازه بدهند هرکس را که بالای چشمش ابرو بود مورد پاکسازی

قرار دهند.

 

آن ها متوجه شدند؛ فلسطینی ها، لبنانی ها، سوریه ای ها، ایرانی ها و تقریباً تمام مردم جهان

درناحیۀ بالای چشم، یعنی درست زیر پیشانی شان یک جفت ابرو دارند.

 

برای همین تصمیم گرفتند در برابر آن ها از خودشان دفاع هسته ای و غیرهسته ای بکنند.

 

قسمت دوازدهم

صهیونیست ها دفاع از خودشان را از فلسطین شروع کردند و قصد دارند بقیّۀ ابروداران منطقۀ متعلق به

خودشان یعنی از ناحیۀ نیل تا ناحیۀ فرات را نیز مورد دفاع از خود قرار بدهند.

 

بنابراين نتیجه می گیریم که هولوکاست یک واقعه مسلم تاریخی است که در آن شش میلیون یا هرچه

بیشتربهتر یهودی مظلوم به ملکوت اعلا پیوسته اند...

 

... و هرکس در آن شک کند

بد و زشت و جنایتکار و احمق است

و باید بمیرد یا کشته شود. آمین!

 

+ نوشته شده در  شنبه هشتم مرداد ۱۳۹۰ساعت 16:46  توسط نظري  |